تانا کورا در طبیعت بکر

تانا کورا در طبیعت بکر

http://farheekhtegan.ir/fa/main/92-11-01/10


این روزها فروشگاه‌های تاناکورا به یکی از جاذبه‌های گردشگری شهرهای مرزی کردنشین در غرب کشور تبدیل شده است.
نزدیک به 22 سال از ورود کالاهای دست‌دوم که با عنوان تاناکورا از کشورهای مختلف غربی به سوی ایران سرازیر می‌شوند، می‌گذرد. در سال‌های اول، جنس‌های دست‌دوم از جنس پوشاک و وسایل مختلف برقی وارد کشور می‌شد اما در دهه اخیر این واردات به کیف، کفش و لباس‌های مارکدار منحصر شده که خواهان‌های زیادی نیز دارند، به‌ویژه در چند سال اخیر که با افزایش تحریم‌ها و ورود بی‌رویه کالاهای بی‌کیفیت چینی، لباس‌های تاناکورا به یکی از ترجیحات افراد تبدیل شده است.

شهرستان مهاباد یکی از شهرستان‌های کردنشین استان آذربایجان غربی است. این شهر یکی از مکان‌های شناخته شده، برای تهیه لباس و وسایل ورزشی مارکدار تاناکوراست. بازار بزرگی به همین نام نیز در کنار ترمینال اصلی آن ساخته شده است. این بازار با وجود طبیعت بکر و زیبایی که مهاباد دارد، اصلی‌ترین جاذبه گردشگری برای مسافران به‌شمار می‌رود... .

http://farheekhtegan.ir/fa/news/2669

فرهیختگان

ادامه نوشته

عروس باران و مراسم«بوکه بارانه» در مناطق کردنشین                           ببار ای باران ،ببار   


 آیین باران‌خواهی یکی از سنت‌های قدیم ایران به‌عنوان میراث ناملموس در سال 2014 میلادی نامزد ثبت جهانی در یونسکو شده است. در این نوشتار به یکی از مراسم‌های باران‌خواهی در مناطق کردنشین اشاره می‌کنیم.

صدها سال پیش، زمانی که انسان‌ها قادر نبودند با بلایای طبیعی مبارزه کنند، راه‌هایی افسانه‌ای برای رویارویی با طبیعت پیدا کردند تا شاید جوابگوی نیازهایشان باشد. آنها برای ایجاد تعادل بین انسان و طبیعت از نمادهای مختلف مانند عروسک، نقاب، سنگ و... استفاده کردند. در این بین آیین و مراسم «بوکه بارانه» نمادی برای دفع بلای خشکسالی است که در مناطق کردنشین مانند استان‌های کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی به امید آمدن باران در سال‌های خشکسالی اجرا می‌شده است.
ترتیب اجرای این مراسم به این صورت است که عروسکی به وسیله چوب توسط یکی از مادران یا مادربزرگ‌های آن منطقه ساخته می‌شد.
برای این عروسک لباس عروسی محلی با رنگ‌های شاد می‌دوختند و بر تنش می‌کردند و دختران با خواندن ترانه‌های محلی «هه ناران و مناران»، آن را خانه به خانه می‌گرداندند. صاحبخانه‌ها یک کاسه آب روی عروسک می‌ریختند و به سینه عروسک سنجاق‌سر دختران جوان‌شان را وصل می‌کردند. به عروسک‌گردان‌ها هم تخم‌مرغ، نقل، کشمش، گردو یا سکه و... می‌دادند.
یکی از مادرانی که این عروسک را در قدیم می‌ساخته در حالی که «بوکه‌بارانه ئاوی ده وئ...» شعر عروس باران را با خود زمزمه می‌کند، می‌گوید: «در آن سال‌ها عروسکی خوشگل با لباس‌های رنگارنگ و دو تا چوب (یکی بلند و یکی کوتاه) می‌ساختیم، دخترها و پسرهای روستا جمع می‌شدند و عروسک را خانه به خانه می‌گرداندند و ترانه تمنای باران را می‌خواندند. پیشکش‌هایی به عروسک‌گردان‌ها می‌دادند و یک کاسه آب هم روی عروسک می‌ریختیم و همین‌طور تا آخرین خانه روستا این کار را ادامه می‌دادیم بعد هم نیایش و دعا بود و به درگاه خدا نماز می‌خواندیم. مدتی بعد از اجرای این مراسم، «صددرصد» باران می‌آمد و خشکسالی از بین می‌رفت.»
بوکه بارانه نماد عروسی
...فرهیختگان


متن کامل: ادامه مطلب

 

ادامه نوشته

برف


پاسی از شب رفته بود

و برف می بارید

چون پرافشان پرهای هزار افسانه ی از یادها رفته...



http://upload7.ir/images/83611288234384624821.jpg


http://upload7.ir/images/77640235680386468514.jpg

http://upload7.ir/images/41530738994678861562.jpg

http://upload7.ir/images/91904619856515923834.jpg

با بارندگیهای امسال امیدوارم در سال آینده مشکل ریزگردها در کشوربه طور کامل برطرف شود.....


هیولای آلودگی‌ها به شهرهای کوچک رسید

http://farheekhtegan.ir/fa/main/92-09-24/10

نگاهی به تاثیر ریزگردها بر هوای شهر مهاباد

تا چند سال پیش، هوای آلوده برای شهرهای کوچک و روستاهای ایران معنی و مفهوم چندانی نداشت چرا که اصطلاح هوای آلوده مختص تهران و شهرهای بزرگ ایران بود. اما در سال‌های اخیر، شهرهای کوچک و روستاها به‌ویژه شهرهای غرب کشور مانند سردشت، پیرانشهر، ارومیه، مهاباد، بوکان و روستاهای اطراف‌شان با آلودگی هوای ناشی از هجوم ریزگردها روبه‌رو هستند به‌طوری که این هوای آلوده به ریزگرد، زندگی افراد منطقه را مختل کرده و مردم ترجیح می‌دهند از خانه‌های خود بیرون نروند. گاهی اوقات افزایش آلودگی ناشی از ریزگردها داخل خانه‌ها نیز نفوذ کرده و نفس کشیدن، حتی برای افراد سالم هم مشکل می‌شود. همه کسانی که روزانه در سطح شهر کار می‌کنند درگیر این آلودگی هستند اما افراد آسیب‌پذیرتر مانند کودکان، سالمندان، زنان باردار، کاسبان، راننده‌های تاکسی و اتوبوس، دستفروشان و کارگران بیش از بقیه در معرض آلودگی قرار دارند. یکی از کارگران درباره تاثیر آلودگی هوای بر کار او می‌گوید: «کار کردن برای ما در چنین روزهایی بسیار مشکل است به‌ویژه بالای ساختمان‌های بلند مجبوریم تا پایان روز گردوغبار و هوای کثیف که این ریزگردها غیر از آلودگی برای ما ایجاد می‌کنند را تحمل کنیم. برای مغازه‌دارها و میوه‌فروشان نیز کار کردن در این روزها سخت‌تر می‌شود و در آلودگی شدید هوا مجبور به بستن مغازه‌ها و دست کشیدن از کار می‌شوند.»
تجربه یکی از کارمندان دانشگاه پیام‌نور که مشکلات قلبی و تنفسی دارد را درباره ریزگردها جویا شدم. او نیز می‌گوید: «ریزگردها در بسیاری از مواقع حاوی شن،باکتری، قارچ و حتی جانداران کوچکی هستند که از لای درز پنجره‌ها به داخل خانه نفوذ می‌کنند و باعث انواع بیماری‌های ویروسی می‌شوند و در نتیجه نفس کشیدن برای افرادی که مشکلات تنفسی دارند را در خانه نیز مشکل می‌کنند.

24 آذر ماه

با چندین هفته تاخیر چاپ

فرهیختگان

بر درخت زنده

بی برگی چه غم؟

وای بر احوال برگ بی درخت...

http://upload7.ir/images/24307974495383294248.jpg

نشاط کوهستان رفت...

از شنیدن خبر ناگهانی ایست قلبی آقای ستوده شایق  در توچال واقعا ناراحت و متأسف شدم...

تسلیت میگم به خانم زهرا عسکری همنورد خوبمان و همسر آقای ستوده شایق که در مهاباد" صعود قلم 7 "در خدمتشان بودیم...

امیدوارم خداوند به خانم عسکری و خانواده شان صبر عنایت فرماید.

آقای شایق عزیز

روحت شاد


http://upload7.ir/images/47135271324160244540.jpg

شفیعی کدکنی


زمین تهی‌‌ست ز رندان 


 همین تویی تنها

 
که عاشقانه‌ترین نغمه را دوباره بخوانی


 بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان

 
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی


مجسمه ابوریحان بیرونی/ پارک لاله(فرح سابق)


پاییز

  تلخ است که لبریز حقایق شده است
زرد است که با درد موافق شده است

شاعر نشدی وگرنه می‌فهمیدی
پاییز بهاری‌ست که عاشق شده‌ است...

میلاد عرفان پور

تصاویر محوطه سد مهاباد: امور آب

اسپاسم

یکی از دردهای شایع در افراد، اسپاسم عضلات بدن است که در اثر گرفتگی عضلات، حرکت ناگهانی و کشیدگی عضله بوجود می آید. این مشکل یکی از بدترین دردهایی است که ممکن است برای یک کوهنورد در ناحیه گردن، کتف و کمر بوجود بیاید. شانه ها، عضلات گردن و کمر، جهت حمل کوله، یکی از مهم ترین عضلات بشمار میروند.     

با توجه به اینکه در حین گرفتگی عضلات گردن و اسپاسم شدید شانه ها، فرد به اکسیژن بیشتری نیاز پیدا می کند، بالا رفتن از ارتفاع همراه با کاهش اکسیژن، انرژی بیشتری از فرد می گیرد و کمبود اکسیژن چندین برابر می شود؛ خود کمبود اکسیژن، تنگی نفس شدید و درد ناشی از عضلات گردن به سر منتقل شده و باعث سردرد شدید در فرد می شود. که گاهی فرد به اشتباه فکر می کند به میگرن یا سینوزیت مبتلاست و به خوردن انواع مسکن روی می آورد. با وجود این مشکل و استرس جاصل از کوشش فرد جهت رها شدن از آن، کوهنوردی چندان لذت بخش نیست مگر آنکه کوله خیلی سبکی داشته باشد یا یک همراه جهت حمل کوله...

 از راههای درمان آن: خوردن داروهای مسکن،  مالش نقطه درد، طب سوزنی و حرکات اصلاحی می باشد.


پی نوشت1: از آنجا که خودم مشکلات سردرد و اسپاسم شدیدگردن در دوسال گذشته داشته ام و به پزشکان زیادی مراجعه کرده ام این لینک را در وبلاگ گذاشتم.

پی نوشت 2: همین مشکل باعث شده که تا حد زیادی از کوهنوردی فاصله گرفته ....

 برای دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد به لینک پایین مراجعه کنید :

گردن درد

قشنگ یعنی چه؟

قشنگ یعنی چه؟
قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
و عشق، تنها عشق
ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن


سهراب سپهری


تصاویر: کانی ره ش و کانی تؤره خرداد 91

ثبت پیروزی ایرانیان در باز کردن مسیر جدید برودپیک در سایت اصلی برودپیک در ویکیپدیا

7 15 BroadPeak.jpg

پیروزی ایرانیان در باز کردن مسیر جدید برودپیک در سایت اصلی برودپیک در ویکیپدیا به ثبت رسید.

.....

In July 2013, a group of five Iranian climbers attempted to ascend through a new route from the southwestern face. Three of them Aidin Bozorgi, Pouya Keivan, and Mojtaba Jarahi, ascended successfully but during descent all three of them were lost and declared dead(9,10). W.B

 -2013 July, Aidin Bozorgi, Pouya Keivan, and Mojtaba Jarahi ascended through a new route, named Route Iran.

قسمتReferences 9 & 10

لینک صفحه ی اصلی ویکیپدیا/ برودپیک

لینک اول مربوط به صعود ایرانیان (شماره ی 9)

http://www.explorersweb.com/everest_k2/news.php?url=iranian-broad-peak-new-route-complicatio_137421475

لینک دوم مربوط به صعود ایرانیان (شماره ی 10)

http://altitudepakistan.blogspot.com/2013/07/broad-peak-new-route-iranian-climbers.html#u3

زنده باد یاد و خاطره آزادمردان برودپیک؛ پویا کیوان، آیدین بزرگی و مجتبی جراحی

....

هزار کاکلی شاد در چشمان توست
هـزار قنـاری خاموش در گلوی من

...... 

تاسف و تاثر بی نهایت از وقوع حادثه برودپبک

 زمانیکه تصاویر دوستان کوهنوردمان جهت افتخارآفرینی شان در برودپیک را دیدم، احساس کردم  خیلی وقته  آنها را می شناسم.

هنوز زمان چندانی از پیروزی دوستانمان در باز کردن مسیر جدید برودپیک نگذشته بود که با خبر تلخ مفقود شدنشان مواجه شدیم، ولی امیدوارانه پی گیر اخبار بودیم و با گذشت چندین روز باز هم امیدوار...

گزارشات و متنهای مختلف  و خبرهای نه چندان خوش  را دنبال می کردم ...

در نهایت، امروز: دیدن پست آقای صدقی  (تبریک کانون اوراز به آرشی ها) فکر می کردم فقط خودم نمیتونم چیزی در خصوص این حادثه بنویسم!

بعد پست خاک خوب با عنوان به نام برودپیک، به امید تغییر

و خواندن گزارشی از وبلاگ ورجین با عنوان گزارش خواندنی کوهنورد آمریکایی و آخرین عکسهای گرفته شده از کوهنوردان ایرانی گمشده در برودپیک توسط وی 

گزارشبولتن نیوز به نقل از ایسنا، اینها جملاتی هستند که آبان ماه گذشته پس از مفقود شدن مهدی عمیدی در مون بلان فرانسه نوشتیم و با "پلنگ برفی ایران" خداحافظی کردیم... هنوز محمد اوراز را هم از خاطر نبرده ایم، اولین ایرانی و اولین مسلمانی که قله اورست را فتح کرد و آوازه کوهنوردان ایرانی را جهانی کرد. او هم در دل طبیعت آرام گرفت و یازده سال پیش در قله گاشبروم پاکستان گرفتار بهمن شد. اوراز هم رفت... حالا کوهستان سه فرزند دیگرش را از آغوش خانواده هایشان به آغوش خود فرو برده است؛ پسرانی که "مسیر ایران" را به دوازدهمین قله مرتفع جهان باز کردند اما بازگشتی بی انتها داشتند، بازگشتی به دل کوهستان.

 آقای حمید مساعدیان(موسسه علمی پزشکی کوهستان ایرانیان)

کالبد شکافی حادثه برودپیک

 و بالاخره متن بیانیه فدراسیون کوهنوردی در حادثه برودپيک فدراسيون کوه نوردي چقدر مقصر است؟

 

پی نوشت: با دیدن پست آقای عرفان فکری در خصوص دیدگاه همنوردان خارجی، باید بگم که ما غیر از این فکر دیگری نمیکردیم.

پی نوشت: حادثه های هولناکی که ورزش کوهنوردی طی چند سال اخیر به خود دیده، این ورزش را با انتقادات زیادی مواجه کرده و ما باز هم مثل حادثه های قبلی کوهنوردی و در غم از دست دادن دوستان جوانمان دنبال  مقصریم و مسئولیت گریزی، و غیره، اما مهمتر از همه اینها این که دوستان و جوانان کوهنورد نازنینمان را از دست داده ایم ...و چقدر حیف!!

راست است که صاحبان دلهای حساس، نمی‌میرند،

بی هنگام ناپدید می‌شوند!
احمد شاملو


با وجود همه این صحبتها و گزارشها، گذاشتن پیام تسلیت سخته...هنوزم  امیدوارانه به اینترنت میام

به امید یه خبر خوش...


 

 

 

 

ایرانیان و ۱۴ قله هشت هزار متری! (عباس ثابتیان)

" آماری جمع‌آوری کردم از قله‌های هشت هزارمتری که ایرانیان در هنگام صعود به آنها دچار حادثه شده‌اند، این آمار فقط کمیت این حادثه‌ها را در نظر داشته است ...

پرسش:

۱- آیا کوهنوردی ایران برآن است تا بر روی هر ۱۴ هشت هزار متری کشته دهد؟

۲- اکر پاسخ سئوال بالا «بلی» است، در این صورت ما تا چند سال دیگر به این موقعیت دست پیدا می‌کنیم؟

نتیجه:

۱- به نظر می‌رسد کلید در باشگاه کشته‌های ۱۴ هشت هزاری در دست ایرانیان است، اگر اوضاع چنین باشد که تا امروز بوده است!!

۲- دوبار فکر کن!! و دوباره فکر کن!!"

ادامه مطلب در

وبلاگ آرام کوه


‎ایرانیان و ۱۴ قله هشت هزار متری!
آماری جمع‌اوری کردم از قله‌های هشت هزارمتری که ایرانیان در هنگام صعود به آنها دچار حادثه شده‌اند، این آمار فقط کمیت این حادثه‌ها را در نظر داشته است و بنابراین خیلی خلاصه فقط به نام کوه، نام کوه‌نورد(ان) درگذشته و سال حادثه بسنده کرده است.


گاشربروم I  - محمد اوراز.   ۱۳۸۲

K2. داوود خادم.  ۱۳۸۳

نانگاپاربات. سامان نعمتی. ۱۳۸۷

دائولاگیری. مهدی اعتمادفر. ۱۳۸۸

ماناسلو. عیسی میرشکاری. ۱۳۹۰

گاشربرومI. لیلا اسفندیاری. ۱۳۹۰

ماناسلو. جعفر ناصری. ۱۳۹۱

برودپیک. پویا کیوان، مجتبی جراحی، آیدین بزرگی. ۱۳۹۲



۱- حادثه‌های منجر به مرگ ایرانیان در هیمالیا از سال ۱۳۸۲ آغاز شده است.

۲- تاکنون برروی ۶ کوه هشت‌هزارمتری از ۱۴ تا کشته داده‌ایم.

۳- تاکنون ده ایرانی بر روی هشت هزارمتری‌ها کشته شده‌اند.

۴- کشور دیگری را نمی‌شناسم که تاکنون بر روی ۶ هشت هزارمتری کشته داده باشد

پرسش:

۱- آیا کوهنوردی ایران برآن است تا بر روی هر ۱۴ هشت هزار متری کشته دهد؟

۲- اکر پاسخ سئوال بالا «بلی» است، در این صورت ما تا چند سال دیگر به این موقعیت دست پیدا می‌کنیم؟

نتیجه:

۱- به نظر می‌رسد کلید در باشگاه کشته‌های ۱۴ هشت هزاری در دست ایرانیان است، اگر اوضاع چنین باشد که تا امروز بوده است!!

۲- دوبار فکر کن!! و دوباره فکر کن!!



پ ن ۱ - اگر این آمار اشتباه و یا ناقص است، لطغا یادآوری کنید

پ ن ۲ - اعصاب ندارم

عباس ثابتیان  
http://aramkuh.blogfa.com/post-896.aspx‎

گل آفتابگردان

写真:ヒマワリ(那珂市)

 

گل آفتابگردان و

نمازِ آفتابش

به شب و

به ابر و

ظلمت

نشود دَمی بر او گُم

دل اوست قبله یابش!

شفیعی کدکنی

قله دماوند از نمایی بسیار دیدنی

یادی از استاد

 از زمان ورودم به دانشگاه با اساتید بزرگواری آشنا شدم که در اولین لحظه درس انسان بودن را ازیشان آموختم، استادان بزرگی که برای من الگویی به تمام معنا در زندگی بودند. استاد عمر اوطمیشی، استاد  فرشته هاشمی، استادسوسن سیف، استادگلنار مهران و سایر اساتید گرامی ام.با استاد پروفسور سید مهدی الوانی سال 88 در  جلسه دفاع پایان نامه دوست عزیزم شیوا از نزدیک آشنا شدم. سخنانی کوتاه در 5 دقیقه در آن جلسه با توجه به کمی زمانی که داشتند و صحبتی کوتاه با بنده در مورد زندگی، همراهی ایشان از اتاق دفاع تا رسیدن به ماشین دم در، که منتظرشان بود... ثانیه هایش هم هنوز یادمه . خیلی عالی بود .مردی بزرگ با وجودی پر از آرامش واقعی.

سخنانی از ایشان در یکی از سخنرانیها به مناسبت روز دانشجو در ادامه مطلب نقل شده است.

 

 

ادامه نوشته

کردســــتان، نگـــــین دل فریــــب ایــــران

مطالب و عکسهای زیبا از کردستان

http://mj4.persianfun.info/img/92/4/Kordestan/6.jpg

در ادامه مطلب عکسهایی از مراسم پیر شالیار نشان داده شده است، مراسم زیبای عروسی پیرشالیار هورامی  در روستای اورامان تخت کردستان در روزچهارشنبه‌ای که به نیمه‌ی بهمن ماه نزدیک است، آغازمی‌شود و تا سه روز ادامه دارد.

هر سال‌ در دومین‌ هفته‌ اردیبهشت‌ نیز اهالی‌ اورامان‌ و روستاهای‌ مجاور به‌ رسم‌ تبرك‌ و برای‌ شفای‌ بیماران‌ قطعه‌ای‌ از تخته‌ سنگ‌ كنار مزار پیر شالیار را می‌كَنند و با خود می‌برند و بر این‌ باورند كه‌ كرامت‌  پیر شالیار باعث‌ تبرك‌ این‌ سنگ‌ شده‌ و هر سال‌ دوباره‌ سبز خواهد شد.
به‌ نظر می‌رسد این‌ مراسم‌ كه‌ هم‌ زمان‌ با جشن‌ سده‌ بر پا می‌شود یادگار روزگار پرستش‌ مهر در این‌ سامان‌ است

جشن سده در اورامان

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد جشن پیر شالیار به سایتهای زیر مراجعه فرمائید:

مراسم پیر شالیار

جشن عروسی پیر شالیار +عکس

 

هنر نیوز - جشن سده در اورامان

ادامه نوشته

 فضای سبز بيشتر استرس کمتر سلامت بيشتر

محققان انگليسی دريافتند: افرادی که در شهرهای با فضای سبز بيشتر زندگی می‌کنند پريشانی روانی کمتر، بهداشت بهتر، رضايت بالاتری از زندگی و درآمد بيشتری دارند .

  به گزارش سلامت نيوز به نقل از فارس ؛ «متيو وايت» و همکارانش در مرکز اروپا برای محيط زيست و سلامت انسان در دانشگاه دانشکده پزشکی اکستر داده‌هايی را از يک پژوهش ملی طولی خانواده در انگليس بررسی و ارزيابی کردند .

  وايت طی بيانيه‌ای گفت: زندگی در مناطق شهری با سطوح نسبتا بيشتر از فضای سبز در مقايسه با سطوح نسبتاً کمتر از فضای سبز تاثير مثبتی بر رفاه معادل تقريبا يک‌سوم تاثير ازدواج در مقابل مجرد بودن و يک دهم تاثير افراد شاغل در مقابل افراد بيکار را به همراه دارد .

  اين تحقيقات که در نشريه علوم روانشناسی منتشر شد، نشان داد که حتی اگر عوامل ديگر که منجر به رضايت از زندگی می‌شود در کنار ديگر عوامل جمع شود، زندگی در يک منطقه سبزتر اثر چشمگيرتری داشته است .

  وايت گفت: اين نوع مقايسه‌ها برای سياستگذارای مهم هستند، هنگامی که سعی می‌کنيد که تصميم بگيريد که چگونه در منابع عمومی کمياب سرمايه‌گذاری کنيد .

  وايت افزود: يافته‌های حاصل از پژوهش‌های قبلی ارتباط بين فضای سبز و رفاه را نشان داد، اما اين تحقيقات احتمال اينکه افراد با سطوح رفاه بيشتر به سادگی به مناطق سبزتر نقل مکان کنند را رد نمی‌کند .

  وايت و همکارانش گفتند: آنها اين مشکلات را با استفاده از جمع‌آوری داده‌های طولی از بررسی ملی سالانه بيش از 10هزار نفر از 1991 تا 2008 حل و بررسی کردند .

تصویر شهر مهاباد  عکاس: خالد مام قادری




اصفهان


بعد از جند سال باز هم قسمت شد من یه بار دیگه برم اصفهان ولی این بار با دیدن سی و سه پل و  زاینده رود احساس فوق العاده ای داشتم. بعد از پایان کارهام تو اصفهان تصمیم گرفتم آثار باستانیشو تا جاییکه میتونم ببینم بعد برگردم مهاباد. اولین جایی که رفتم سی و سه پل بود، حس خیلی زیبایی داشتم انگار همه مشکلات زندگی با دیدن مکانهای قشنگ به پایان میرسه و چیزی جز لذت بردن از اونجا و تو اون لحظه در ذهنت نیست...بخصوص دیدن شادی مردم با باز شدن آب رودخانه و دوچندان شدن احساس شعف من.

با مهشید عزیز تماس گرفتم و خواستم  حالا که اصفهان اومدم حتما ببینمش، با لطف زیادی که به من داشت باعث شد بلیطمو کنسل کنم و دو روز دیگه هم اصفهان بمونم...

 تو اون گرمای شدید عکس گرفتن واقعا سخت بود اون هم با یک دوربین ساده و موبایل...

 البته جاهای دیدنی زیادی موند که وقت نشد برم ... برای دفعه بعد اگه خدا بخواد. 

گزارش تصویری ادامه مطلب را بینید:

http://upload7.ir/images/77553888310328335189.jpg

http://upload7.ir/images/68476520889408498643.jpg

پی نوشت: مهشید عزیزم ممنونم بخاطر مهمان نوازیت و  همه محبتایی که به من داشتی و داری...

ادامه نوشته

دستانم با خاک آشناست...

همیشه واژه صنعت و مصنوعی بودن که به گوشمان میخورد، ناخودآگاه کیفیت نیز در ذهنمان تداعی می شود در  خصوص محصولات صنعتی کشاورزی نیز که چندین سال است در کشورمان به آن پرداخته می شود چنین است،  خصوصا شهرهای بزرگ و صنعتی که کم کم از محصولات طبیعی عمل آمده در طبیعت و به دست انسان محروم می شوند. در شهرهای اطراف مهاباد و خود مهاباد یک سری محصولات به صورت بی واسطه توسط کشاورزان و دامدارن به شهر آورده می شود، اما عنوان یک بازاچه مختص این محصولات مانند بازاچه های سنتی شمال کشور کمتر است، بجز شهرهایی مثل بوکان و سردشت و بخش های کوچک اطراف شهر که این محصولات را می توان دید و حتی در کنار جاده های بین شهری نیز مشاهده میشوند. اما باز هم افرادی هستند که برایشان طعم محصولات طبیعی و صنعتی چندان متفاوت نیست یا برایشان مهم نیست، با اینحال، تغذیه خوب و طبیعی که کمتر کسی در آشپزی به این مقوله اهمیت میدهد مهمترین مورد برای ازبین بردن مشکلات و ناراحتیهای این دوره است. لذت بردن از محصولات طبیعی عمل آمده به دست خودمان و عشق درست کردن یک غذای طبیعی...

چندی پیش مستندی در صدا و سیمای مهاباد پخش شد، هر چند کوتاه بود ولی خیلی لذت بردم...

دستانم با خاک آشناست مستند کوتاهی است از یکی از روستاهای سردشت بین مرز ایران و عراق که محصولات کشاورزی این منطقه برای امرار معاش توسط زنان روستا کشت و برای فروش به بازارچه ای در آن طرف مرز برده می شود دیدنش خالی از لطف نیست.

- 

منع تصاویر: سیمای مهاباد

http://img.irna.ir/1390/13901007/30737146/30737146-2122120.jpg


 مستند دستانم با خاک آشناست...

بداق سلطان: بنایی برجای مانده از زمان صفویان و یادآور خاطرات کودکی

بداق سلطان مکری فرزند شیرخان از سال 1063 تا 1111هجری قمری حکمران منطقه ساوجبلاغ از قندیل (مرز ایران و عراق) تا مراغه و ارومیه بوده است. وی در زمان شاه سلیمان صفوی میزیسته که ساوجبلاغ یا مهاباد کنونی را به عنوان مرکز حکمرانی خود انتخاب کرده و به واسطه خدمات بسیاری که جهت عمران و آبادانی مهاباد انجام داده است بسیار مورد احترام مردم بوده. از جمله آثار منتسب به وی مسجد سرخ(جامع مهاباد). پل سرخ. پل بداق سلطان و بندهای لج و داره لک و... همچنین احداث کتابخانه ای بزرگ و ارزشمند  در زمان حکمرانیش میباشد.

آرامگاه وی در جنوب غربی شهر مهاباد و کنار قبرستان مهاباد واقع شده که به گنبدان ( گونبه زان) نیز شهرت دارد  است این بنا در زمان شیرخان قبل از دوره حکومت بداق سلطان بنا شده و قدمت آن به 350 سال قبل می رسد. بعد از قتل این سردار در یکی از جنگهای زمان شاه عباس در منطقه ایروان جسد وی در این مکان که گورستان خانوادگی حاکم مهاباد بوده به خاک سپرده شده است.

بداق سلطان در دیدگاه مردم منطقه به عنوان فردی صاحب کرامات مشهور است که افراد زیادی هر چهارشنبه  برای قبولی حاجات خود به این مکان می روند و در نزد مردم منطقه جایگاه مقدسی دارد.

روزهای چهارشنبه یادآور خاطرات کودکی من از اطرافیان و کسانی است که معتقد به قبول حاجاتشان در این مکان بودند و در این روز، راهی بداق سلطان می شدند، این سنت دیرینه هم چنان پابرجاست.

 

 

باغ فردوس مهاباد

موفقیت مهار بیابان زایی ، موفقیت زیست بوم اندیشان ایرانی است

در مسابقه انتخاب بهترین فعالان آن لاین جهان – مهار بیابان‌زایی توانست عنوان محبوب‌ترین تارنما را در بین 14 کاندیدای اجلاس جهانی رسانه‌ها کسب کند.

ادامه مطلب در وبلاگ

مهار بیابان زایی

طبیعت اطراف سد مهاباد

http://upload7.ir/images/67813395872470537434.jpg

http://upload7.ir/images/28366963250248041821.jpg

http://upload7.ir/images/07798092141005160325.jpg

http://upload7.ir/images/65963975192885308605.jpg

http://upload7.ir/images/81951060536818690026.jpg

http://upload7.ir/images/76178368820722771891.jpg

عکسهای بالا اردیبهشت92

http://upload7.ir/images/97674665045969038882.jpg

 

 

6 تصویر بالا فروردین 92

 

 

شهریور91

رای من در وبلاگ صعود قلم

با درود به یکایک شما دوستان و وبلاگ نویسان مرتبط با کوهنوردی، طبیعت٬ محیط پاک کوهستان و همه ی علاقمندان این عرصه...
 
 ضمن تشكر از همه ی شما بابت ارسال پیشنهادات خود در خصوص میزبانی هشتمین صعود قلم که درسال جاری اجرا خواهد شد، به استحضار مي رساند مهلت ارسال پیشنهادات در تاریخ سی و یکم فروردین ماه به پايان رسيده است. لذا از ابتدای روز پنجم اردیبهشت ماه سال جاری رای گیری برای تعیین میزبان را با ذکر موارد زیر تا پایان روز بیستم اردیبهشت ماه در قسمت نظرات وبلاگ صعود قلم درج نمایند.

۱- دوستانی که در رای گیری شرکت می کنند در نظر داشته باشند، رای خود را با نام و نام خانوادگی کامل خود به همراه آدرس پست الکترونیکی و آدرس کامل وبلاگی که در آن می نگارند، همراه با شماره ی تماس "حتی الامکان شماره ی تلفن همراه" در قسمت نظرات به ثبت برسانند.

۲- دوستان توجه داشته باشند که بعد از به ثبت رساندن رای خود در قسمت نظرات وبلاگ صعود قلم، باید آن را به صورت عمومی در وبلاگ خود منتشر نمایند.


رای من:
(قله ی قلعه ماران ارتفاع 2345 متر)
میزبانان "علی شاه محمدی و صدریه منتظری"

طبیعت

13بدر

چهارشنبه سوری

 

 

 

 

سال نو مبارک

 

...چون ابر  به  نوروز رخ  لاله بشست

برخیز و به جام باده کن  عزم  درست

کاين سبزه که امروز تماشاگــــه  تست

فردا همه از خاک تو برخواهد رست...

 عیدتون مبارک .

 

 

کوهنورد  باسابقه شهر مهاباد کاک مصطفی یاهو در گذشت.

 

این ضایعه جانگداز را به خانواده ایشان،  همه همشهریان و کوهنوردان مهابادی علی الخصوص کوهنوردان کانون اوراز  تسلیت عرض می کنم.

روحش شاد و یادش گرامی باد